حجاب و عفاف دختران امروز

اهمیت حجاب دختران در اجتماع

حجاب و عفاف دختران امروز

اهمیت حجاب دختران در اجتماع

۵ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۴
مهر


  • علی موسوی
۲۴
مهر
میدانم که وقتی حجاب باشد در جامعه آرامش برقرار است ولی برخی سوال می کنند که آیا در خارج آرامش نیست؟

مقدمه:
خداوند که خالق و مالک حقیقی انسان است همو است که برای بهزیستی وزندگی سالم او برنامه و به تعبیری دستوالعمل های خاصی را به توسط پیامبران خود فرستاده است.این برنامه گاه بعد فردی،گاه اجتماعی و گاه نیز هر دو بعد را دارا می باشد.یکی از دستورات الهی که هر دو بعد را دارد و بر هر زن و مرد مسلمان واجب است رعایت حجاب خاص در هر دو جنس می باشد به این که مردان نوعی و زنان نوعی دیگر از حجاب و به تعبیری پوشیدگی را می بایست رعایت نمایند تا از آثار و برکات فردی و جمعی آن بهره مند گردند.
در پاسخ به این سوال باید توجه داشت که:
اولا: تنها کارکرد و به عبارتی تنها کارویژه حجاب،آرامش فردی و جمعی نیست بلکه این مهم یکی از کاردکردهای آن می باشد و برای این موضوع آثار خاص دیگری نیز وجود دارد که صاحب نظران در باب فلسفه حجاب بدان اشاره کرده اند که توجه شما را به بخشی از آنها جلب می کنیم.
1: احترام و ارزش به زن
اسلام بعنوان دینی که داعیه جهان شمولی دارد از همان ابتدای ظهور خود برترین و بزرگترین خدمات را به جامعه زنان داشته و آنان را همواره ارج نهاده و کرامت آنان را رعایت و بر آن تاکید نموده است.امروز که در دنیا بدروغ موضوع حقوق زنان مورد ادعا است و بدترین جنایات ا را از این رهگذر به اینان روا داشته می شود باید دید که چه کسی بدین مهم(حقوق زنان) بهتر و کامل تر عمل می نماید.
حجاب زنان در حقیقت یکی از مصادیق بارز حقوق انسانی آنان بوده و به هدف احترام نهادن و ارزش گذاری بر زنان می باشد.لذا است که امر حجاب بر خلاف بسیاری از ادعاهای کذبی که عده ای همواره بر آن اصرار می ورزند(مبنی بر محدودیت زایی و ...) ابزار مهمی است در جهت یافتن هویت زنان و طرد از هر انسانی که در تلاش برای نابودی آن می باشد.
2: استحکام بنیان خانواده
بدون شک هر جامعه ای بزرگی از مجومعه جوامعی کوچک بنام خانواده شکل گرفته و تا این واحد کوچک جمعی از استحکام برخوردار نباشد جامعه ای مستحکم و قدرتمند ساخته نخواهد شد.
از دیگر کارکردهای حجاب(که امروزه دنیای غرب از آن بی بهره و یا کم بهره می باشد)موضوع استحکام بخشی به بنیان خانواده ها می باشد. حجاب مانع بزرگی در راه فروپاشی خانواده است چرا که اگر این مهم بدرستی رعایت شده و مورد توجه تام مردم قرار گیرد ما دیگر شاهد طلاق،فرار مردان و زنان از خانه،کناره گیری جوانان از کانون گرم و پر مهر خانواده و... نخواهیم بود که نتیجه آن استورای و پابرجایی خانواده ها بوده که نهایتا از آن جامعه ای استوار و ثابت قدم تولید و ساخته خواهد شد.
3: جلوگیری از انحرافات اخلاقی
موضوع انحرافات اخلاقی که پیش زمینه و بستر ساز آن ، عدم رعایت عفاف و حجاب در محیط اجتماع (و حتی در خانواده) می باشد یکی از چالش های بزرگ فراروی تمام جوامع بشری است بگونه ای که این خود عامل مهمی در بروز ناامنی تلقی می شود.
اسلام برای جلوگیری از بروز این نابهجاری های یکی از عوامل مهم در پیشگری از رخ داد این گونه مسائل موضوع حجاب را وضع نموده تا از این طریق به سلامت و امنیت اخلاقی جامعه کمک نماید.
4- بالا بردن بهداشت روانی افراد و جامعه
محدود شدن روابط جنسی به کانون خانواده،محیط اجتماع را از تحریکات جنسی و در نتیجه بلوغ زودرس و سایر مشکلات همچون آزار جنسی و پدید آمدن کودکان نامشروع که مورد قبول و پذیرش جامعه نیستند و در نتیجه به وجود آمدن مشکلات روحی و روانی برای آنان،جلوگیری کرده و بدین وسیله سلامت روحی روانی افراد و بهداشت روانی جامعه را بالا می برد.
5- رشد عشق­های پاک
عفت و پاکدامنی، حجاب و پوشش، خویشتن داری و دور از دسترس بودن زن،عامل مهمی در پیدایش عشق­های سوزان و عمیق است؛ در جوامعی که آزادی روابط بین زن و مرد محدود است زمینه برای رشد عشق­های پاک فراهم می شود؛ اما محیط­های آزاد مانع پیدایش چنین عشق­هایی است، در این گونه محیط­ها زن به حالت ابتذال در می آید و فقط ابزاری است برای پیدایش هوسهای آنی و موقتی مردان.
6- متجلی شدن ارزش­های عالی انسانی و اخلاقی
احترام به ناموس دیگران و عدم تجاوز به حقوق آنها و رعایت حریم خانواده‌ها، غیرت و تعصب همه از ارزشهایی هستند که در صورت نهادینه شدن عفاف و حجاب در زنان و غیرت و تعهد در مردان در محیط اجتماعی متجلی خواهد شد.
7- ارتباط سالم میان افراد جنس مخالف و افراد هم جنس
در اخلاق جنسی اسلامی با توصیه زنان به عفت و پاکدامنی، حجاب و پوشش، و توصیه مردان به غیرت و تعهد نسبت به زن و فرزند و خانواده و دعوت به تشکیل زندگی زناشویی در ایجاد بستر مناسب برای ایجاد روابط سالم بین افراد همجنس و غیرهمجنس تلاش می شود.(به نقل از سایت نور پرتال)
ثانیا: چه کسی گفته است که در خارج،آرامش حقیقی وجود دارد.ممکن است نوعی از آرامش نیز در آنجا حاکم باشد ولی تحقیقا از دسته آرامشی که جامعه اسلامی در پرتو رعایت برخی شئونات و الزامات از جمله رعایت حجاب و عفاف به آن دست می یابند نخواهد بود.
استاد مطهری در تعلیل بروز مشکلات روانی در دنیای غرب چنین بیان می دارند:« چرا در دنیاى غرب اینهمه بیمارى روانى زیاد شده است؟ علتش آزادى اخلاقى جنسى و تحریکات فراوان سکسى است که به وسیله جراید و مجلات و سینماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمى و غیررسمى و حتى خیابانها و کوچه‏ها انجام مى‏شود» (مجموعه‏آثار. شهیدمطهرى ج‏19 . بخش سوم. فلسفه پوشش در اسلام ص 427)
بعلاوه این که بر اساس آمارهای موجود،در فرانسه سالانه 35 هزار نفر دست به خودکشی می‌زنند و طبق آمار یونسکو(سازمان علمی فرهنگی)در هر دقیقه یک نفر در آمریکا درصدد خودکشی بر می‌آید.(مقاله آثار حجاب.فاطمه شاه محمدی.سایت رشد)
این آمارها و دیگر موارد حکایت از تنزل مسائل اخلاقی،افزایش امراض روانی،بحران های اجتماعی و... در غرب داشته که در اثر عدم رعایت برخی مسائل از جمله پوشش زنان بوده که این گونه مسائل نتیجه آن می باشد.
دیگر این امر بر کسی پوشیده نیست که جهان خارج و بویژه دنیای غرب در منجلابی خود را گرفتار کرده که بیرون آمدن از آن به همین آسانی هم نیست و آنچه ما از آنان می بینیم ظاهری است ساختگی که در درون آن هیچ حقیقتی یافت نخواهد شد که می توان فرض سوال شما را نیز در این زمره دانست به این که هر چند آنان از خود ظاهری آرام نشان می دهند ولی در درون خود،گرفتار بدترین ناامنی ها و سخت ترین پریشانی ها می باشند.
خلاصه این که آنچه اسلام بدنبال آن است برقراری و ایجاد امنیت همه جانبه در جامعه و پاک سازی آن از لوث هرگونه خیانتکار و جنایتار می باشد که تحقیقا این مهم را دنیای غرب(با تمام پیشرفت هایی که حاصل کرده است)توان بر ایجاد آن ندارد.
برای مطالعه بیشتر: مسئله حجاب .استاد مطهری
منابع:
1:« مجموعه‏آثار. شهیدمطهرى »
2:« مقاله آثار حجاب.فاطمه شاه محمدی. سایت رشد»
3:« سایت نور پرتال http://noorportal.net/394/436/31249.aspx» (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 87/100129245)


  • علی موسوی
۲۴
مهر

● آثار اجتماعی حجاب

هر عملی که افراد جامعه انجام می‌دهند، در نگاه کلان اثر مستقیم در اجتماع دارد زیرا از خانواده که واحد کوچک اجتماعی است جامعه تشکیل می‌شود و همان‌گونه که رفتار فرد در جامعه موثر است، اشخاص نیز از اجتماع و قوانین آن تاثیر می‌پذیرند. حجاب علاوه بر آثار شخصی و شخصیتی، دارای آثار اجتماعی است. جامعه‌ای که در آن بانوان باحفظ حدود وحقوق دیگران ظاهر می‌شوند و موجب تخریب روح و جسم همنوعان خود شده و محیط آرام وامنی را برای جوانان فراهم سازند، به سوی سعادت و سلامت روانی پیش خواهد رفت.
اگر زنان جامعه باحجاب باشند، هم مردان از نظر طهارت روح و جسم سالم می‌مانند و هم در جامعه، سلامت خانوادگی حفظ خواهد شد و محیط خانواده تحت تاثیر خودنمایی‌‌های عده‌ای از زنان بدحجاب و بی‌حجاب قرار نمی‌گیرد و هم مراکز اجتماعی مثل اداره‌ها و بیمارستان‌ها و... در کمال سلامت رفتاری خواهند بود و بزهکاری‌های اجتماعی به حداقل خواهد رسید.
حضرت امام خمینی(ره) در مورد فعالیت اجتماعی واشتغال زنان همیشه این نکته را بیان می‌کردند که: «فعالیت اجتماعی، سیاسی کنید ولی حدود شرعی از جمله رضایت همسر را رعایت کنید.»(۱۰) بسیاری از پرونده‌های ضداخلاقی از عدم رعایت حدود شرعی نشات گرفته است و آمار جنایی ذکر شده همواره زنگ خطری بوده که اندیشه گران تربیتی را نگران می‌ساخته است. یکی از آثار اجتماعی حجاب، حفظ اجتماع و سلامت اجتماعی خانواده‌است، بالا رفتن درصد طلاق در کشور ما زنده‌ترین شاهد این مطلب است.
از روزی که حجاب دچار تغییر و تحول شد و آزادی‌های تعریف نشده در جامعه ما پا گرفت، سطح طلاق به مقدار نگران‌کننده‌ای بالا رفته و میزان ازدواج رو به کاهش نهاده است و این جزء آثار اجتماعی بی‌حجابی است که جامعه را در درازمدت به ورطه هلاکت می‌رساند. البته آثار مثبت حجاب و پیامدهای منفی بی‌حجابی به اینجا ختم نمی‌شود.
وقتی که به صحنه تفکرات عالم نگاه می‌کنیم و بینش اسلام را مشاهده می‌نماییم، به روشنی در می‌یابیم که جامعه بشری هنگامی خواهد توانست نسبت به مسئله زن و رابطه زن و مرد، سلامت و کمال مطلوب خود را پیدا کند که دیدگاه‌های اسلام را بدون کم و زیاد و بدون افراط وتفریط درک کند و کوشش نماید آن را ارائه کند. اسلام می‌خواهد که رشد فکری، اجتماعی، سیاسی، علمی و بالاتر از همه فضیلتی و معنوی زنان به حد اعلا برسد و وجودشان برای جامعه و خانواده بشری حداعلای فایده و ثمره را داشته باشد. همه تعالیم اسلام از جمله مسئله حجاب، بر این اساس است. مسئله حجاب به معنی منزوی کردن زن نیست. مسئله حجاب به معنای جلوگیری از اختلاط و آمیزش بی‌قید و شرط زن ومرد در جامعه است. این اختلاط به ضرر جامعه و به ضرر زن و مرد و بخصوص به ضرر زن است. حجاب به هیچ‌وجه مزاحم و مانع فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی وعلمی نیست.

  • علی موسوی
۲۲
مهر

حجاب فیزیکی بدن

  این بُعد همان محوری است که مورد توجه اکثر دانشمندان ، علما ، فقها و روشنفکران بوده است . این بخش از حجاب محسوس ترین و ملموس ترین بُعد می باشد . در آیات شریفه قرآن کریم «در سوره نور و احزاب» به این بُعد از حجاب  با عنوان «خُمار» و «جلباب»تأکید ویژه شده است .

خمار

    قرآن کریم از دو نوع حجاب و شیوه ی پوشش زن سخن به میان آورده است : «خمار» و «جلباب» ؛ از خمار در آیه سوره نور سخن گفته شده است : «وَلیضرِبنَ بِخُمُرِ هِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ»2 ؛ (سوره نور ، آیه 30) «خمارهای خود را بر گریبان  های خویش بیفکنید .» که این قسمت آیه بیان گر کیفیت پوشش است که زن باید آن را بپوشاند .

    «خمر» ، جمع خمار است و در کتب لغت آمده است : «الخمار ثوب تغطی به المرأه أسما»3 ؛ (راغب اصفهانی ، 1992 م : 298) «خمار لباسی است که زن سر خود را با آن می پوشاند .» آقای مصطفوی در التحقیق فی کلمات القرآن می نویسد : «خمر و خمار به معنی ستر و پوشش است . شراب را خمر گویند ؛ زیرا حواس ظاهری و باطنی را می پوشاند . به روسری زن نیز خمار گویند ؛ زیرا به وسیله آن سرش را می پوشاند .»4 (مصطفوی ، 1360 ،چ 3 : 129) ابن عباس در تفسیر این بخش از آیه ی شریفه می گوید : «تغط شعرها و صدرها و ترائبها و سوالصفا» 5  ؛ (طبرسی ، 1380 ، چ 7 : 185) «زن موی سر، سینه و دور گردن و زیرگلوی خود را بپوشاند .»

«آنچه می تواند به این فرمان الهی جامه ی عمل بپوشاند ، مقنعه یا روسری بلندی است که علاوه بر پوشش کامل سر ، بر روی گردن و سینه افتد .»1 (بیرقی اکبری ، 1377 : 38) و شهید مطهری معتقد است : «ترکیب لغوی «ضَرَب علی» در لغت عرب این معنا را می سازد که چیزی را بر روی چیز دیگر قرار دهند ، به طوری که مانع و حاجبی برای او شمرده شود .»2 (مطهری ، 1353 : 138) براساس آیه ی شریفه و تفسیر ابن عباس ، این پوشش سرهر چه که هست ، اعم از شال ، روسری ، مقنعه باید مو ، سینه ، دورگردن و زیرگلوی زن را بپوشاند .

    «در زمان جاهلیت و صدر اسلام زنان عرب غیرمسلمان لباس های بلند و گشاد می پوشیدند ، برسر یا شانه خود عبا می انداختند و پوششی کوتاه و کوتاه تر از جلباب روی سرشان می بستند . شهید مطهری به نقل از تفاسیر معتبر از جمله تفسیر کشاف بیان می کنند که زنان عرب معمولاً پیراهن هایی می پوشیدند که گریبان های شان باز بود ، دور گردن و سینه را نمی پوشاند و روسری هایی هم که روی سر خود می انداختند از پشت سر می آویختند ، قهراً گوش ها و بناگوش ها و گوشواره ها و جلوی سینه و گردن نمایان می شد . این آیه دستور می دهد که باید قسمت آویخته ی همان روسری ها از دو طرف روی سینه و گریبان خود بیافکنند تا قسمت های یاد شده پوشیده گردد .»3 (همان : 136 و 137)

     در ذیل این آیه محمدبن یعقوب کلینی در کافی به سند خود از محمدبن یحیی ، از احمد بن محمد بن حکم از سیف بن عمیره از سعد اسکاف از ابی جعفر علیه السلام چنین روایت می کند که فرمودند : «استقبل شابُ من انصار امراه بالمدینه و کان النساء یتفلعن خلف آذانهّن فنظر المیعاد مقبلد فلمّا جازت نظر المیعاد و دخل فی زقاق قد سماه ببنی فلان فجعل ینظر خلفها و اعترض وجهه عظم فی الحائط أو زجاجه فشقّ وجهه فلمّا مفت الامرأه نظر فاذا الدماء تسیل علی صدره و ثوبه ؛ فقال ، والله و آتین رسول الله (ص) و لأخبرنّه قال : فأتاه فلمّا رآه رسول الله (ص) قال له ما هذا . فأخبره . فهبط جبرئیل علیه السلام بهذه الآیه اقُل لِلمُؤمِنینَ یغُضُّوا مِن اَبصارِهِم وَ یحفَظوا فُرُوجَهُم ذلک أَزکی لَهُم إنَّ اللهَ خَبیر بما یصنَعونَ .»1 (کلینی ، 1413 هـ . ق ، ج 5 : 520)

 «یکی از جوانان انصار با زنی از اهالی مدینه روبه رو شد در آن زمان ، زنان مقنعه خود را پشت گوش  می بستند . جوان به زن ، که از رو به رو می آمد ، آن قدر نگاه کرد که زن از مقابل او گذشت و رفت . جوان درحالی که هم چنان از پشت سر ، آن زن را نگاه می کرد ، وارد کوچه بنی فلان شد که ناگاه استخوان یا شیشه ای که در دیوار بود ، صورت او را درید . وقتی زن رفت ، ناگاه جوان متوجه شد که خون روی لباس و سینه اش ریخته است ؛ با خود گفت : به خدا حتماً نزد رسول الله (ص) می روم و ماجرا را توضیح می دهم . جوان نزد پیامبر (ص) آمد . وقتی که رسول خدا (ص) او را دید پرسید : این چیست ؟ جوان ماجرا را توضیح داد . جبرئیل در این هنگام بر پیامبر چنین خواند : «به مردان بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگاه دارند ، این برای شان پاکیزه تر است ؛ زیرا خدا به کارهایی که می کنند آگاه است .» 2 (سوره نور ، آیه 30)

 

جلباب

    نوع دوم پوشش جلباب است که در سوره احزاب بدان تصریح شده است : «یا أَیهَا النَبی قُل لِأَزواجِکَ  و بَناتِکَ وَ نِساءِ المُؤمِنینَ یدُنینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلا بیبهنَّ ذلِِکَ أَدنی أَن یعرِفنَ و لایوذَینَ و کان الله غفوراَ رحیماَ .»1 (سوره احزاب ، آیه 59)

      «ای پیامبر ، به زنان و دخترانت و زنان مؤمن بگو : جلباب های خود را به هم نزدیک سازند تا با این پوشش بهتر شناخته شوند و از تعرض هوس رانان آزار نبینند و خداوند بخشنده و مهربان است .»

   علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل آیه شریفه آورده است : «الجلابیب جمع جلباب و هوثوب تشتمل به المرأه فیغطّی جمیع بدنها او الخمار الذی تغطّی به رأسها و وجهها .»2 (طباطبایی ، 1396 هـ . ق ، ج 16 : 361) «جلابیب جمع جلباب است و آن لباسی است که زن آن را در بر می کند و همه بدن خود را می پوشاند یا مقنعه ای است که سر و صورت خود را به آن می پوشاند .» زمخشری نیز در کشاف به نقل از ابن عباس همین معنی را به کار برده است و می گوید : «الرداء الذی سیته من فوق الی اسفل»3 (زمخشری ، 1352 ، ج 3 : 559) «در جلباب ردایی است که سراسر بدن را از بالا تا پایین را می پوشاند . »

    ابن منظور نیز در لسان العرب جلبا را لباس بلند معنا کرده و می نویسد : «الجلباب ثوب اوسع من  الخمارد دون الرداء تغطی به االمرأه راسها و صدرها و قیل هوثوب واسع دون الملحفه تلسبه المرأه و قیل هو الملحفه»4 ؛ (بیرقی اکبری ، 1377 : 44) «جلباب لباسی بزرگ تر از سرپوش و کوچک تر از رداست که زن سر و سینه خود را با آن می پوشاند و گفته شده است لباسی بزرگ است که از محلفه کوتاه تر است و زن آن را می پوشد و گفته شده است همان ملحفه است .»

   واژه ی ادناء در تفاسیر «هم به معنای دنو (نزدیک کردن) آمده .»5 (فیض کاشانی ، بی تا ، ج 4 : 203) و «هم به معنای ارحاء و اسدال و آویختن .» 6 (زمخشری ، 1352 : 565) آیه شریفه می فرماید : «یدنینَ عَلَیهِنَّ مِن جلا بیهَّن ذلِکَ أَدنی أَن یعرِفنَ فَلا یؤذَینَ ...» معنای آیه این است که زنان مسلمان باید جلباب های شان را به خود نزدیک کنند یا بر سر بیاویزند تا شناخته شوند به اینکه زن مسلمان آزاد هستند . »7 (فیض کاشانی ، بی تا ، همانجا) یا« شناخته شوند به این که پوشیده و با عفت هستند .»8 (طباطبایی ،1396 هـ .ق، همانجا)

علاوه بر مباحث لغت شناسی ، چند نکته ویژه نیز در آیه ی جلباب وجود دارد :

   1-  تأخیر نزول آیات مورد نظر در سوره ی احزاب پس از آیات خمار در سوره ی نور .»1 (عابدینی ،  بی تا : 7) با توجه به مسئله تدریجی بودن احکام ، این نظر محتمل است که آیه ی خمار دستور نخستین و آیه ی جلباب دستور نهایی آن است ؛ حجاب برگزیده و برتر مورد نظر اسلام حجاب جلباب است .

   2-  عمومیت آیه ی جلباب بر همه ی زنان مؤمن و زنان و دختران پیامبر (ص) به عنوان یک حکم نهایی و استثنا ناپذیر .» 2 (هدایت خواه ، 1374 : 184)

   3-  دستور بر نحوه ی پوشش جلباب با عنوان «یدنین علیهن من جلابیبهن» با چیزی مانند عبا و چادر سازگارتر است تا با لباس و روسری ؛ زیرا شکل لباس سراسری به گونه ای است که باید اطراف آن را به یکدیگر نزدیک کرد و بر روی هم قرار داد تا بدن را بپوشاند .

4-  اثر اجتماعی پوشش جلباب در این آیه ی شریفه ذکر شده است در حالی که این اثر برای پوشش خمار بیان نشده : «ذلک أدنی ان یعرفن فلا یؤذین» ن آن آن

؛ این پوشش جلباب نزدیک ترین چیزی است که به وسیله ی آن ایمان و عفاف تعیین می یابد و همان طور که گفتیم به این وسیله زنان مؤمن و عفیف بهتر شناخته می شوند تا از تعرض هوس رانان آزار نبینند ؛ از همین رو اراذل و اوباش مجبور می شوند حساب این زنان متین و پوشیده را از زنان کنیز و .... جدا نمایند .

   هم چنان که در شأن نزول آیه آمده است : «فانه کان سبب نزولها ان النساء کن یخوص الی المسجد و نعیلین حلف رسول الله (ص) و اذا کان بالیل حرجن الی صلاه المغرب و العشاء الاخر و الغداه یقعد الشباب لهن فی طریقهن فیوذونهن و یتعرضون لهن فانزل الله «یا اَیها النَبِی قُل لِأزواجِکَ و نباتک و نساء المؤمنین ...» الی قوله »3  ؛ (قمی ، 1378 هـ . ق ، ج 2 : 199) سبب نزول آیه این بود که زنان برای گزاردن نماز مغرب پشت سر رسول خدا صلی الله علیه و آله از منزل خارج می شدند و شب هنگام که برای گزاردن نماز مغرب و عشاء و نماز صبح به سوی مسجد می رفتند ، جوانان بر سر راه آنان می نشستند و به آزار و اذیت زنان نمازگزار می پرداختند ، در این هنگام این آیه شریفه نازل شد و به آنها دستور داده شد حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند تا به خوبی شناخته شوند و کسی بهانه ی مزاحمت پیدا نکند .

   در سوره ی مبارکه نور آیه ی شریفه 31 دو نهی وجود دارد . نهی مورد نظر در این مبحث «و لایبدین زِینُتهنَّ» است ؛ «زنان نباید زینت خود را آشکار سازند .» ؛ و بلافاصله بعد از آن عبارت «اِلّا ما ظَهر مِنها» آمده است ؛ «زینت هایی که آشکار هستند مشمول این نهی نمی باشند .»

  در تعیین این که از زینت ها چه زینت هایی نباید آشکار شوند ، میان فقها اختلاف رأی وجود دارد . کلمه ی «زینت» در زبان عربی عام تر از واژه ی «زیور» در زبان فارسی است ؛ زیرا زیور به زینت هایی گفته می شود که از بدن جدا می شود ؛ مانند طلاجات و جواهرات ، ولی کلمه زینت هم به این دسته گفته می شود و هم به آرایش هایی که به بدن متصل است ؛ مانند سرمه و خضاب .» 1 (مطهری ، 1353 : 128)

   «مفاد این دستور آن است که زنان نباید آرایش و زیور خود را آشکار سازند ؛ اما استثنای اول  می گوید : پوشش  زینت هایی که آشکار است، لازم نیست . پس زینت های زن بر دو نوع است : یک دسته آشکارند و نوع دیگر مخفی ، مگر آن که زن به قصد و عمد بخواهد آن را آشکار کند ؛ اما سؤالی که در اینجا پیش می آید این است که زینت آشکار کدام است و زینت پنهان کدام ؟ درباره ی این انشاء از قدیم ترین زمان ها از صحابه و تابعین و ائمه ی طاهرین :سؤال می شده و به آن جواب داده شده است .»1 (همان : 129)

  ایشان در پایان این مبحث تصریح می کنند : «ما این مسئله را از نظر خودمان بیان می کنیم و استنباط خودمان را ذکر می کنیم و اما هر یک از آقایان و خانم ها از هر کس که تقلید می کنند عملاً باید تابع مرجع تقلید خودشان باشند .»2 (همان : 135) شهید مطهری در این مبحث معتقد است : «پوشاندن چهره و دست ها تا مچ واجب نیست ؛ حتی آشکار بودن آرایش عادی و معمولی که در این قسمت ها وجود دارد ، مانند سرمه و حنا که معمولاً زن از آن خالی نیست و پاک کردن آنها یک عمل فوق العاده به شمار می رود نیز مانعی ندارد . ایشان تأکید می کنند که نظرشان با فتوای بعضی از مراجع تقلید تطبیق می کند، ولی ممکن است که با فتوای برخی دیگر تطبیق نکند ؛ گرچه یادآوری می کند که فتوای مخالفی وجود ندارد و هر چه هست احتیاط است نه فتوای صریح .» 3 (همان، همانجا)

 

  • علی موسوی
۲۲
مهر

مبانی حجاب در قرآن

  حجاب در کلام الله مجید در سوره های نور و احزاب به صراحت و وضوح تبیین شده است . «در این آیات شریفه حدود حجاب ، آثار و کارکردهای آن بیان گردیده است ؛ در حقیقت ، حجاب زن مسلمان به فتوای همه ی مراجع معروف تقلید در این زمان یکی از ضروریات دین است .»1 لزوم پوشیدگی زن براساس شش دلیل قطعی قابل اثبات است که هر یک به تنهایی برای اثبات ضرورت حجاب کافی است : 1-  قرآن کریم ، 2-  روایات شریفه ، 3-  سیره ی اهل بیت علیه السلام ، 4-  براهین عقلی ، 5- فطرت و طبیعت انسانی و تاریخ .

نکته مهم در بررسی حجاب از نظر دین مبین اسلام ، این است که نگرشی مطابق با فطرت و هویت حقیقی زنان است که نه تنها یک بُعدی نبوده ، بلکه همه ی ابعاد و جوانب شخصیت زن مسلمان در بُعد مادی و معنوی را مدّ نظر قرار داده است . از این روی در این مقاله حجاب تنها از دیدگاه قرآن و روایت ها مورد بررسی قرار گرفته است که حجاب فیزیکی بدن ، حجاب در نگاه ، گفتار ، رفتار و در قلب را می توان اشاره کرد .

 

  • علی موسوی